محمود دلګیر
همه دلتنگی هام
در کوچه پشت در
استاده اند
همه ایشون
رفیقانی کوچکی
ام هستند
اونها تحفه ی
خاطره ها تو اورده اند
امروز سالگره
هست
سالگره ای رفتنت
در با قفل خود
دیوارها با رنگ
زرد
پنجره ها با شیشه
های سرد
قالین ها با
موهای دیوانه وار
لیوان ی قهوه با
لاغری خود
من و کوچ ها
همه منتظر اومدن
ات هستیم